معنی درس دریا قلی فارسی ششم با کلمات و مخالف (درس هشتم)

**درس هشتم: دریا قلی**

**معنی کلمات:**

– **دریا:** اقیانوس، دریای بزرگ
– **قلی:** نام یک شخص (پسوند برای نام‌ها)
– **شکوه:** عظمت، بزرگی
– **فرمانروا:** حاکم، پادشاه
– **ناوگان:** مجموعه کشتی‌ها
– **فرمانده:** رهبر، سردار
– **لشکر:** سپاه، گروه سربازان
– **ساحل:** کناره دریا
– **توفان:** طوفان، باد بسیار شدید
– **ناخدا:** کاپیتان کشتی
– **دلیر:** شجاع، بی‌باک
– **هدف:** مقصد، جایی که می‌خواهیم برویم
– **پیروزی:** موفقیت، برد
– **دشمن:** مقابل دوست، کسی که با ما دشمنی دارد

**کلمات مخالف (متضاد):**

– شکوه ⇔ کوچکی
– فرمانروا ⇔ زیردست
– فرمانده ⇔ سرباز
– دلیر ⇔ ترسو
– پیروزی ⇔ شکست
– دشمن ⇔ دوست

**کلمات هم‌خانواده:**

– دریا: دریایی، دریانورد
– فرمان: فرماندهی، فرمانده
– ناو: ناوگان، ناوچه
– لشکر: لشکری، لشکرگاه
– ساحل: ساحلی، سواحل
– ناخدا: ناودان، ناوبر
– دل: دلاور، دلی
– هدف: هدفمند، اهداف
– دشمن: دشمنی، دشمنان

معنی درس دریا قلی فارسی ششم با کلمات و مخالف (درس هشتم)

**عنوان درس: درس هشتم | موضوع: درک واژه‌ها و مفهوم شعر | پایه ششم دبستان**

در این درس، با معنای واژه‌ها و درک مفهوم شعر آشنا می‌شویم. هدف این است که یاد بگیریم چطور کلماتی را که ممکن است معنای آن‌ها را ندانیم، درک کنیم و بفهمیم یک شعر چه پیامی برای ما دارد.

گاهی وقتی متنی را می‌خوانیم، با کلماتی روبرو می‌شویم که برایمان جدید یا گنگ هستند. در چنین مواقعی، باید بتوانیم با کمک راه‌های مختلف، مانند توجه به جمله یا متن اطراف آن کلمه، معنایش را کشف کنیم. این کار به ما کمک می‌کند تا بهتر و دقیق‌تر متون مختلف را بفهمیم.

همچنین، در بخش شعر، یاد می‌گیریم که چطور به زیبایی و احساس پشت کلمات یک شعر دقت کنیم. شعر فقط یک سری کلمات قافیه‌دار نیست، بلکه حرفی برای گفتن و احساسی برای انتقال دارد. ما سعی می‌کنیم با دقت در کلمات و تصویرهایی که شاعر ساخته است، پیام اصلی شعر و احساسی که می‌خواهد به ما منتقل کند، درک کنیم.

با یادگیری این مهارت‌ها، می‌توانیم خوانندگان بهتری باشیم و از مطالعه لذت بیشتری ببریم.

معنی کلمات و متضاد و هم خانواده درس دریا قلی

انتخاب سریع صفحه:
واژه‌های درس دریا قلی و معنی، متضاد و هم‌خانواده‌های آن
معنی واژه‌های درس هشتم فارسی ششم دبستان
واژه‌های هم‌خانوادهٔ دریا قلی در فارسی ششم
واژه‌های مخالف دریا قلی در فارسی ششم

**دریا قلی**

وسعت دریا در نام تو نهفته است.
تاریخ در بر زبان آوردن نام تو ناتوان است.
این متن از چند جمله تشکیل شده است.
(معنی درس هشتم کتاب فارسی پایه ششم ابتدایی، صفحه ۵۸)
درس هشتم: دریا قلی

معنی کلمات درس 8 فارسی ششم

هدف: مقصود، منظور
غافلگیرکننده: غیر منتظره بودن و ناگهانی بودن کاری
به هنگام: به موقع
بهمن شیر: نام رودخانه ای است.
محدود: ناچیز و کم، مختصر، اندک
محاصره: اطراف کسی یا جایی را احاطه کردن
جوامع: جمع جامعه، کشور، مملکت
انگار: گویا، به نظر
ارج: ارزش
جوانمردی: سخاوت، بخشندگی
دلاور مرد: مرد شجاع و دلیر رکاب بزن: سریعتر دوچرخه را به حرکت در بیاور.
کماندار ایرانی: آرش کمانگیر
دیار: خانه، سرزمین
دلیرانه: شجاعانه
همّت: قصد، اراده و عزم قوی
چِلّهی کمان: نخ کمان که تیر در آن قرار میگیرد.
الکن: کسی که زبانش به هنگام صحبت، گیر میکند، لال
پاسداری: محافظت کردن
تکلیف: موقعیّت، وضعیّت
نام آوران بیشمار: پهلوانان مشهور بسیار زیاد
خمپاره: نوعی گلوله که با توپ قابل حمل، پرتاب می شود.
مانع سقوط: جلوی دشمن را گرفتن تا شهرها را تصرّف نکند.
مدافعان: جمع مدافع، دفاع کنندگان
اوراق فروشی: مکانی که پاره های اتومبیل فروخته میشود.
مزار: قبر، گور، آرامگاه
حاشیه: کناره
بیشک: یقیناً، حتماً
بعثی: نیروهای ارتش عراق در زمان صدام
ناگوار: تلخ، ناخوشایند
مقابله: مبارزه کردن
ناکام: کسی که به آرزوی خود نرسیده باشد.
تلفات: نابود شده ها، از دست دادن افراد

**معنی بیت‌های درس دریاقلی**

**بیت اول:**
دریاقلی! با سرعت راه بیفت و نام علی را بر زبان بیاور. دین اسلام و کشور ایران، با امید فراوان منتظرند تا اراده محکم تو کاری را انجام دهد.

**نکته‌های دستوری:**
– «دریاقلی»: کسی که او را صدا می‌زنند (حرف ندا نوشته نشده).
– «رکاب بزن» و «بگو»: فعل‌های دستوری.
– «چشم انتظار»: یک ترکیب ثابت است.
– «همّت تو»: نشان می‌دهد اراده متعلق به کیست.

**نکته‌های ادبی:**
– گفتن «چشم انتظار بودن» به معنای منتظر ماندن است.
– نسبت دادن انتظار به «دین و میهن»، نوعی انسان‌نمایی است.
– گفتن «یا علی» نشان‌دهنده درخواست کمک و عزم برای کار بزرگ است.

**بیت دوم:**
اگر فردا در حرکت خود تأخیر کنی، خیابان‌های شهر صحنه نبرد رو در رو و مقابله تانک با انسان خواهد شد.

**بیت سوم:**
اگر در میانه راه بمانی و روز شود، سرنوشت شهر پر از خاطراتت برایت آشکار خواهد شد (که چگونه نابود می‌شود).
*توضیح: “روشن بودن تکلیف” یعنی وضعیت چیزی کاملاً مشخص است.*

**بیت چهارم:**
دریاقلی! نام تو به پهناوری و بزرگی دریا است. تاریخ، وقتی می‌خواهد نام تو را توصیف کند، لکنت می‌گیرد و قادر به بیان کامل عظمت تو نیست.

**نکته‌های ادبی:**
– دادن ویژگی «لکنت» به تاریخ، نوعی جان‌بخشی است.
– تشبیه نام دریاقلی به دریا برای نشان دادن وسعت و بزرگی آن است.

کلمات هم خاواده دریاقلی فارسی ششم

در تاریخ اسلام، روزی مهم به نام «بعثت» وجود دارد. این روز، زمانی است که پیامبر اسلام برای هدایت مردم انتخاب شد. بعثت به معنای برانگیخته شدن و انتخاب شدن برای یک مأموریت بزرگ است.

کسانی که از دین و ارزش‌های خود محافظت می‌کنند، «مدافعان» نامیده می‌شوند. آن‌ها مانند کسانی هستند که از یک گنج ارزشمند مراقبت می‌کنند.

«اوراق» به برگه‌های نوشته‌شده یا صفحات کتاب گفته می‌شود. این کلمه یادآور دانش و اطلاعاتی است که روی کاغذ ثبت می‌شوند.

وقتی فردی قاطعانه می‌خواهد کاری انجام دهد، درباره‌ی آن «تصمیم» می‌گیرد. تصمیم گرفتن مانند انتخاب یک راه از میان چند راه مختلف است.

«شهید» به کسی گفته می‌شود که در راه عقیده و ایمان خود جان می‌بخشد. این فرد گواه راستینی برای حقیقت است.

«سقوط» به معنای افتادن یا از دست رفتن است. وقتی دژی محکم فرو می‌ریزد، می‌گویند سقوط کرد.

اگر مکانی توسط گروهی به کنترل درآید و دیگران حق ورود به آن را نداشته باشند، به آن «اشغال» می‌گویند.

«محاصره» زمانی اتفاق می‌افتد که یک منطقه از همه طرف بسته شود و کسی نتواند به راحتی وارد یا خارج شود.

«وسعت» به معنای گستردگی و بزرگی است. مانند دشتی پهناور که انتهای آن دیده نمی‌شود.

«نقل» یعنی جابه‌جا کردن چیزی از جایی به جای دیگر. مانند وقتی که داستانی از شخصی به شخص دیگر گفته می‌شود.

«موانع» چیزهایی هستند که سر راه قرار می‌گیرند و مانع پیشرفت می‌شوند. مانند دیواری که نمی‌گذارد به راه خود ادامه دهی.

«نفوذ» توانایی اثرگذاری روی دیگران یا وارد شدن به جایی است. مانند آبی که به آرامی در خاک نفوذ می‌کند.

«دفاع» به معنای محافظت و پاسداری در برابر خطر است. مانند کسی که از خانه‌ی خود در برابر دشمن محافظت می‌کند.

«هدف» چیزی است که فرد قصد دارد به آن برسد. مانند نقطه‌ای که تیرانداز می‌خواهد به آن نشانه برود.

«انتظار» حالت کسی است که منتظر رسیدن چیزی یا اتفاقی است. مانند وقتی که منتظر آمدن دوستی هستی.

«قدرت» توانایی انجام کارها و اثرگذاری روی رویدادهاست. فرد قدرتمند می‌تواند تغییرات بزرگی ایجاد کند.

«حد» مرز و اندازه‌ی چیزی را مشخص می‌کند. مانند خطی که دو زمین را از هم جدا می‌کند.

«معروف» کاری است که همه آن را خوب و پسندیده می‌دانند. مانند کمک به دیگران که کاری شناخته‌شده و نیکوست.

«جوامع» به گروه‌های بزرگ از مردم گفته می‌شود که در یک مکان زندگی می‌کنند و با هم ارتباط دارند. مانند مردم یک شهر که با هم یک جامعه را تشکیل می‌دهند.

مخالف کلمات دریاقلی فارسی ششم

شرمنده بودن با سربلند بودن فرق دارد.
تعداد زیاد با تعداد کم یکی نیست.
رهایی و نجات با گم‌گشتگی و گمراهی تفاوت دارد.
آگاه و بیدار بودن با بی‌توجهی و غفلت کردن کاملاً متفاوت است.
از خود گذشتگی و فداکاری نقطهٔ مقابل خودخواهی است.
کسی که از چیزی محافظت می‌کند با کسی که به آن حمله می‌کند فرق دارد.
وابسته بودن به دیگران با مستقل و خودکفا بودن برابر نیست.
اتفاق ناخوشایند با رویداد دلپذیر تفاوت دارد.
بالا رفتن و صعود کردن با سقوط و افتادن کاملاً متضاد است.
مدافعان و محافظان با مهاجمان و حمله‌کنندگان یکی نیستند.
افراد غریبه با دوستان و آشنایان فرق دارند.
زنده بودن با مرده بودن متفاوت است.
جنگ و نبرد با صلح و آرامش در تضاد است.
کودک و خردسال با فرد کهنسال و پیر برابر نیست.
وابسته بودن به دیگران با مستقل بودن یکی نیست.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *