جواب درس تپه کوچک تفکر و پژوهش ششم ؛ صفحه ۸۶ ، ۸۷ و ۸۸

در درس «تپه کوچک» از کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم، دانش‌آموزان با موضوع تفکر و بررسی مسائل ساده و روزمره آشنا می‌شوند.
در صفحه ۸۶، از دانش‌آموز خواسته شده تا درباره یک مسئله کوچک فکر کند و راه‌حل‌های ممکن را یادداشت کند.
در صفحه ۸۷، فعالیت به این صورت است که باید نتیجه هر راه‌حل را پیش‌بینی کند و ببیند کدام یک بهتر جواب می‌دهد.
در صفحه ۸۸ نیز از او خواسته می‌شود که با توجه به آنچه یاد گرفته، یک نمونه مشابه از زندگی خود بیان کند و برای آن راه‌حل ارائه دهد.
این درس به ما یادآوری می‌کند که با فکر کردن به مسائل ساده، می‌توانیم برای مشکلات بزرگ‌تر هم راه‌حل‌های بهتری پیدا کنیم.

جواب درس تپه کوچک تفکر و پژوهش ششم ؛ صفحه 86 ، 87 و 88

در این درس، با داستان یک تپه کوچک آشنا می‌شویم. این تپه در کنار یک روستای زیبا قرار داشت و تمام مردم روستا آن را دوست داشتند. بچه‌ها روی آن بازی می‌کردند و بزرگ‌ترها برای دیدن منظره زیبا به بالای آن می‌رفتند.

یک روز، افراد غریبه‌ای به روستا آمدند. آن‌ها قصد داشتند روی تپه را بکنند و از خاک آن برای ساختن خانه‌های شهر استفاده کنند. مردم روستا که نگران شده بودند، تصمیم گرفتند از تپه کوچکشان محافظت کنند. آن‌ها به همدیگر گفتند که این تپه فقط یک توده خاک نیست، بلکه خاطرات و زیبایی روستایشان است.

در پایان، با همکاری و صحبت با مسئولان، موفق شدند تپه را نجات دهند. این داستان به ما می‌آموزد که باید از چیزهای باارزشی که در اطرافمان هستند، مانند طبیعت، به خوبی مراقبت کنیم.

جواب سوالات تپه کوچک تفکر ششم

**پاسخ صفحه‌های ۸۶ و ۸۷: گفت‌وگو کنید**

در این بخش، داستانی دربارهٔ یک تپهٔ کوچک و سبز بیان شده است. مردی که صاحب آن زمین بود، تصمیم گرفت روی تپه خانه بسازد. او برای این کار، شروع به صاف کردن تپه و از بین بردن گیاهان و درختانش کرد.

در پایان داستان، این پرسش مطرح می‌شود که آیا کار آن مرد درست بود یا نه؟

* اگر فکر می‌کنید کارش درست بود، دلیل بیاورید. شاید به این فکر کنید که ساختن خانه برای زندگی انسان یک نیاز مهم است.
* اگر فکر می‌کنید کارش اشتباه بود، دلیل بیاورید. شاید به این فکر کنید که با این کار، او خانهٔ بسیاری از حیوانات و حشرات را نابود کرد و به طبیعت آسیب زد.

در کلاس با دوستانتان در این مورد گفت‌وگو کنید و نظرهای یکدیگر را بشنوید. شاید به نتیجه برسید که گاهی باید بین نیازهای خودمان و محافظت از محیط زیست تعادل برقرار کنیم.

**پاسخ صفحه ۸۸: فعالیت در خانه**

برای این فعالیت، از شما خواسته شده تا دربارهٔ یک «مخترع» یا «کاشف» تحقیق کنید.

1. **انتخاب موضوع:** نام یک دانشمند، مخترع یا کاشف را انتخاب کنید. مثلاً می‌توانید دربارهٔ «زکریای رازی»، «ابن‌سینا»، «ماری کوری»، «ادیسون» یا هر فرد مشهور دیگری تحقیق کنید.
2. **جمع‌آوری اطلاعات:** در اینترنت یا کتاب‌ها جست‌وجو کنید و این اطلاعات را پیدا کنید:
* نام کامل آن شخص
* ملیت او (ایرانی، فرانسوی و…)
* دورهٔ تاریخی که در آن زندگی می‌کرد (مثلاً چند سال پیش)
* مهم‌ترین اختراع یا اکتشاف او (مثلاً رازی الکل را کشف کرد یا ادیسون لامپ را اختراع کرد)
* توضیح دهید که اختراع یا اکتشاف او چه تأثیری در زندگی مردم گذاشته است (مثلاً باعث درمان بیماری‌ها شد یا روشنایی را به خانه‌ها آورد).
3. **نوشتن گزارش:** اطلاعاتی را که پیدا کرده‌اید، به صورت خلاصه و با جمله‌های ساده در یک برگه بنویسید تا بتوانید در کلاس ارائه دهید.

جواب گفت و گو کنید صفحه 86 و 87 تفکر و پژوهش ششم

در این انیمیشن چه مشاهده کردید؟

پاسخ: داستان در مورد یک تپه کوچک است که در کنار کوه‌های بزرگتر و با ویژگی‌های خاصی قرار دارد. تپه کوچک، کوه‌های دیگر را خیلی دوست دارد، اما آنها او را مسخره می‌کنند. تپه کوچک، سنگ‌های کوچکی که در درونش دارد را به آنها نشان می‌دهد، اما باز هم مورد تمسخر قرار می‌گیرد.

تپه کوچک از این رفتار بسیار ناراحت می‌شود و سنگ‌هایش را به سمتی دیگر پرتاب می‌کند. کوه‌های بزرگتر برای اذیت کردن او نقشه می‌کشند. آنها ابرهای زیادی را به هم وصل می‌کنند تا یک ابر بزرگ باران‌زا بسازند، سپس آن را بالای سر تپه کوچک می‌برند تا خیس شود.

وقتی شب شد، کوه‌ها خوابشان برد، اما تپه کوچک نمی‌توانست بخوابد. در فکرهایش، خودش را بزرگتر از کوه‌ها می‌دید و تمام ویژگی‌های آنها را به دست آورده بود. ناگهان یک صدا افکارش را برهم زد. او به صدا توجه کرد و متوجه شد که صدا از همان سنگ کوچک خودش می‌آید.

او سنگ را برمی‌دارد و زیر قطره‌های آب می‌گیرد و می‌بیند که از سنگ، صدا و آهنگ تولید می‌شود! وقتی می‌فهمد سنگش چقدر باارزش است، آن را می‌بوسد و دوباره درون خودش قرار می‌دهد و با آرامش به خواب می‌رود.

صبح که می‌شود و ابرها هم رفته‌اند. تپه از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که بزرگ شده و درون دهانش پر از بوته است. کوه‌ها به او خیره می‌شوند و دوباره مسخره‌اش می‌کنند که ناگهان حجم زیادی فندق روی سرشان می‌ریزد؛ زیرا تپه کوچک رشد کرده و به یک درخت بسیار بزرگ تبدیل شده بود!

هر کدام از بخش‌های این فیلم نماد چه چیزی بودند؟ پاسخ خود را با توضیح بیان کنید.
پاسخ: نفت، طلا و آتشفشان.

تفاوت تپه کوچک با کوه‌ها در چه بود؟ چرا این طور فکر می‌کنید؟
پاسخ: او در مقایسه با کوه‌های دیگر خیلی کوچک بود و در نگاه اول به نظر نمی‌رسید چیز مهمی داشته باشد؛ چون هنوز گوهر درونی خود را کشف نکرده بود. اما کوه‌های دیگر از قابلیت‌های خود به خوبی آگاه بودند.

چه تغییراتی در کوه‌ها و تپه کوچک در طول فیلم اتفاق افتاد؟ چرا این‌طور فکر می‌کنید؟
پاسخ: تپه کوچک ارزش واقعی خود را کشف کرد و تلاش کرد تا پیشرفت کند؛ اما کوه‌های بزرگ در بی‌خبری ماندند تا جایی که تپه کوچک آنقدر بزرگ شد که از همه آنها بالاتر رفت.

اگر کوه‌ها و تپه کوچک نماد انسان‌ها باشند، آیا در زندگی واقعی با چنین رفتارهایی روبرو شده‌اید؟ تجربه خود را بیان کنید.
پاسخ: بر عهده دانش‌آموز است.

در این داستان، تپه کوچک در ابتدا خودش را نمی‌شناخت. برای کسی که خودش را نشناسد، چه مشکلاتی ممکن است پیش بیاید؟
پاسخ: ناامیدی، افسردگی، عدم پیشرفت و رشد و…

جواب فعالیت در خانه 88 تفکر و پژوهش ششم

اگر از شما بپرسند چقدر خودتان را می‌شناسید، چه جوابی می‌دهید؟ چطور خود را معرفی می‌کنید؟
پاسخ: خودم را تا حدی می‌شناسم؛ نه خیلی زیاد و نه خیلی کم. می‌دانم که نمی‌توانم کارهای خیلی بزرگی انجام دهم یا بعضی کارها از توانم خارج است، اما مطمئنم که آدم دلسوز و مهربانی هستم و کمی هم باهوشم. دوست دارم در آینده به هدفم برسم. هدف من این است که پزشک شوم و بتوانم به دیگران کمک کنم. همچنین می‌خواهم پدر و مادرم را که برایم زحمت زیادی کشیده‌اند، خوشحال کنم، چون آن‌ها برایم بسیار مهم و ارزشمند هستند.

آیا این تعریف را برای معرفی خودتان کافی و مناسب می‌دانید؟
پاسخ: بله، من به خودم اطمینان دارم و تمام تلاشم را خواهم کرد.

آیا می‌دانید چه کسی هستید و به کجا می‌خواهید برسید؟
پاسخ: من علاقه زیادی دارم که خواننده شوم، اما مطمئن نیستم که بتوانم به این آرزویم برسم. دیگران معمولاً مسخره‌ام می‌کنند و می‌گویند این آرزو با توانایی‌های من نمی‌خواند. اما من باز هم تلاش خودم را می‌کنم تا به خواسته‌ام برسم، چون تنها راهش همین است.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *