معنی گنج حکمت چنان باش فارسی یازدهم

در این درس، شاعر به ما می‌گوید که در زندگی باید چگونه باشیم تا بتوانیم گنج حکمت را به دست آوریم. او از ما می‌خواهد که در برابر مشکلات و سختی‌ها صبور و مقاوم باشیم، مانند کوهی استوار که در برابر تندبادها نمی‌لرزد.

همچنین تأکید می‌کند که باید با همه مردم با مهربانی و خوش‌زبانی رفتار کنیم و از کینه‌توزی و دشمنی بپرهیزیم. اگر کسی به ما بدی کرد، ما در پاسخ خوبی کنیم تا کینه از دلش بیرون رود.

شاعر می‌سراید:

چنان باش که گر صبح روشن ندمد *** ز شمع دلت آن شب روشن ندمد
و گر موج خزان گل بروبد از باغ *** ز بوستان تو یک برگ و شکوفه نرود
و گر آتش ملامت برآرد ز درخت *** ز سرو قامتت یک برگ نازک نفتد

در پایان، شاعر نتیجه می‌گیرد که اگر این ویژگی‌ها را در خود پرورش دهی، آنگاه گنج حکمت و دانایی در وجود تو جای می‌گیرد و به انسانی کامل و ارزشمند تبدیل می‌شوی.

معنی گنج حکمت چنان باش فارسی یازدهم

در این درس با عنوان “چنان باش”، به بررسی معنای واژه‌ها و مفهوم شعر می‌پردازیم. هدف این است که با زبانی ساده و گویا، منظور اصلی شعر را درک کنیم.

در بخش معنای کلمات، به توضیح واژه‌های دشوار و کمتر شنیده شده شعر پرداخته می‌شود تا معنای آن‌ها به روشنی فهمیده شود. سپس در بخش معنی شعر، مفهوم کلی و پیامی که شاعر می‌خواهد به خواننده منتقل کند، با بیانی روان و قابل درک برای همه بیان می‌گردد.

این درس به ما کمک می‌کند تا نه تنها با واژگان جدید آشنا شویم، بلکه بتوانیم عمق معنای شعر و نکات ارزشمند اخلاقی و انسانی موجود در آن را بهتر درک کنیم.

شعرخوانی صفحه ۷۴ فارسی یازدهم

خواجه عبدالکریم که خدمتکار ویژه شیخ ما، ابوسعید – قدس الله روحَهُ العزیز – بود، تعریف کرد: «یک روز درویشی مرا نشانده بود تا چند داستان از شیخ ما برایش بنویسم.»

ناگهان کسی آمد و گفت: «شیخ تو را صدا می‌زند.» بلافاصله پیش شیخ رفتم. وقتی به نزد او رسیدم، پرسید: «مشغول چه کاری بودی؟» گفتم: «درویشی تقاضای چند حکایت از شیخ کرده بود، داشتم برایش می‌نوشتم.»

شیخ فرمود: «ای عبدالکریم، تو حکایت‌نویس نباش، طوری زندگی کن که از تو حکایت کنند!»

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *