**توضیح درس «سخن» از کتاب فارسی ششم**
در این درس، شاعر به ما یادآوری میکند که چقدر با زبان فارسی و سخن گفتن آشنا هستیم، اما گاهی فراموش میکنیم که چطور باید از آن به خوبی استفاده کنیم.
**مفهوم اصلی:**
شاعر میگوید: ما از زمانی که به دنیا آمدهایم، با زبان و سخن فارسی بزرگ شدهایم و با آن انس داریم. اما یک نکته مهم را فراموش کردهایم: اینکه باید مراقب حرفهایی که میزنیم باشیم و قبل از صحبت کردن، خوب فکر کنیم. او تأکید میکند که سخن، گوهری باارزش است و ما باید در انتخاب کلمات دقت زیادی داشته باشیم.
—
**واژهنامه درس:**
* **سخن:** حرف، گفتار، کلام
* **همخانواده:** سخنگو، سخنران، سخنوری، سخندانی
* **گهر:** گوهر، جواهر، چیز باارزش
* **نسیم:** باد ملایم و خنک
* **اندام:** بدن، تن، پیکر
* **گرانبها:** بسیار باارزش و قیمتی
* **فراموش کردن:** از یاد بردن
* **متضاد:** به خاطر سپردن، یادآوری کردن
* **آشنا:** کسی یا چیزی که میشناسیم و با آن مانوس هستیم.
* **متضاد:** غریبه، ناآشنا

نام درس: درس ۳ | موضوع: مفهوم واژهها – درک شعر | پایه ششم دبستان
درک شعر “سخن فارسی”
در این بخش، میخواهیم مفهوم شعر “سخن فارسی” را به زبانی ساده و روشن بیان کنیم.
زبان فارسی، گنجینهای ارزشمند و میراثی گرانبهاست که از گذشتگان به ما رسیده است. این زبان، تنها یک وسیله برای صحبت کردن نیست، بلکه مانند دریایی است پر از مرواریدهای دانایی و زیبایی.
شاعر در این شعر میگوید که زبان فارسی، سرمایهای بیهمتا و میراثی از نیاکان ماست. ما باید این سرمایه را پاس بداریم و از آن به خوبی نگهداری کنیم، چرا که این زبان، هویت و فرهنگ ما را تشکیل میدهد.
همچنین، زبان فارسی وسیلهای است برای انتقال دانش و تجربه. وقتی ما به زبان فارسی میخوانیم و مینویسیم، در واقع از دانش بزرگان و اندیشمندان گذشته بهره میبریم و آن را به نسلهای بعد منتقل میکنیم.
در پایان، شاعر از ما میخواهد که قدر این زبان شیرین و غنی را بدانیم و در پاسداری و گسترش آن بکوشیم، زیرا زبان فارسی، نشانهی فرهنگ و تمدن کهن ما ایرانیان است.
معنی شعر سخن ششم
انتخاب بخشهای مختلف:
مفهوم شعر سخن ششم معنی واژههای شعر سخن فارسی ششم واژههای همخانواده در شعر سخن فارسی ششم واژههای مخالف در شعر سخن فارسی ششم
۱: با اینکه سخن مانند آب گوارا و روحبخش است، اما کم حرف زدن درستتر و پسندیدهتر است.
۲: اگرچه آب، زلال و خوشگوار است، اما نوشیدن بیش از اندازهی آن، باعث ناراحتی و دلزدگی میشود.
۳: کم حرف بزن، اما سخنهای پربار و ارزشمند بر زبان بیاور تا با حرفهای کم اما پرمعنیات، دنیا را پر کنی.
۴: فقط زمانی میتوانی به حرفهایت ببالی که سخن تو ارزش این کار را داشته باشد؛ زیرا حرف بیمایه مانند خشت زیادی است که هیچ ارزشی ندارد.
۵: یک دسته گل خوشبو و دلپذیر، از انبوهی از گیاهان بیارزش، بسیار بهتر و باارزشتر است.
معنی کلمات شعر سخن فارسی ششم
لطف: پاکی و بیآلایشی
صواب: کار درست و شایسته
ارچه: کوتاه شدهٔ اگرچه
زلال: پاک و شفاف
ملال: خستگی و دشواری
در: دانهٔ مروارید
ز: کوتاه شدهٔ از
لاف زدن: ادعای نادرست کردن، خودستایی بیجا و حرف بیهوده زدن
هم خانواده کلمات شعر سخن فارسی ششم
منابع: مرجعها و سرچشمهها
هلاک: نابود شدن – کشنده
قصد: هدف – قاصد
خاطره: یادها – یادآوری
عارض: نشانه – ارائه
همراهان: همسفر – همراه
مخالف کلمات کلمات شعر سخن فارسی ششم
شفاف در مقابل تیره
پر شده در مقابل خالی
آهسته و پیوسته در مقابل ناگهانی و شتابزده
جداافتاده در مقابل متصل و یکپارچه
