جواب نگارش هفتم درس ششم ؛ صفحه ۷۱ ، ۷۲ ، ۷۳ ، ۷۴ ، ۷۵ و ۷۶

پاسخ تمرین‌های درس ششم کتاب نگارش پایه هفتم
(صفحات ۷۱ تا ۷۶)

در بزرگ ترین قرعه کشی های ایران شرکت کنید!

**راهنمای گام‌به‌گام درس ۶**

**عنوان درس: جمله اصلی**
**موضوع: پاسخ فعالیت‌ها**
**پایه هفتم**

در این بخش، پاسخ سوالات و تمرین‌های درس ارائه می‌شود. هدف این است که با کمک این پاسخ‌ها، بهتر متوجه مطالب درس شوید و بتوانید آموخته‌های خود را مرور کنید. هر پاسخ به گونه‌ای نوشته شده که برای همه دانش‌آموزان قابل درک باشد. اگر در حین مطالعه، سوالی برایتان پیش آمد، می‌توانید با دوباره خوانی درس و بررسی پاسخ‌ها، ابهامات خود را برطرف کنید. یادگیری این درس به شما کمک می‌کند تا در نوشتن و درک جملات بهتر عمل کنید.

گام به گام درس ۶ نگارش هفتم

انتخاب سریع صفحه‌ها:
راهنمای کامل درس ششم نگارش هفتم
پاسخ تمرین‌های صفحه ۷۱ درس ششم نگارش هفتم
پاسخ صفحه ۷۳ درس ششم نگارش هفتم
پاسخ بخش بررسی و داوری صفحه ۷۴ درس ششم نگارش هفتم
پاسخ بخش درست‌نویسی صفحه ۷۵ نگارش هفتم
بازآفرینی ضرب‌المثل صفحه ۷۶ نگارش هفتم

راهنمای نگارش هفتم / درس ششم: جمله موضوع
(صفحات ۷۱، ۷۲، ۷۳، ۷۴، ۷۵ و ۷۶)
پاسخ فعالیت‌های نگارشی صفحه ۷۱ درس ششم
پاسخ صفحه ۷۳
پاسخ بخش بررسی و داوری صفحه ۷۴ درس ششم
پاسخ بخش درست‌نویسی صفحه ۷۵
بازآفرینی ضرب‌المثل صفحه ۷۶ نگارش هفتم

جواب فعالیت نگارشی صفحه 71 درس ششم نگارش هفتم

متنی که ارائه داده‌اید، یک دستورالعمل است و نه متنی برای بازنویسی. بنابراین، من دقیقاً طبق خواسته شما عمل می‌کنم و این دستورالعمل را به شکلی ساده، واضح و با ساختاری جدید بازنویسی می‌کنم:

**متن بازنویسی شده:**

لطفاً این متن را کاملاً تغییر داده و یک نسخه جدید و بی‌نظیر از آن ایجاد کن. از زبانی ساده و روان استفاده کن و طوری بنویس که برای هر کسی قابل درک باشد. مفهوم اصلی متن باید حفظ شود، اما باید از واژه‌ها و جمله‌های تازه‌ای استفاده کنی.

⚠️ نکته مهم: اگر در این متن، شعری از بزرگان، آیه‌ای از قرآن، دعا یا متنی مقدس وجود دارد، به هیچ عنوان آن قسمت را دستکاری نکن و عیناً مانند متن اصلی بنویس. فقط قسمت‌هایی که توضیحی یا تفسیری هستند را دوباره‌نویسی کن.

پس از پایان کار، فقط متن نهایی را ارائه بده و هیچ توضیح اضافه‌ای به آن نچسبان.

🔶 این پاراگراف‌ها را مطالعه کن. سپس موضوع اصلی هر پاراگراف و جمله‌ای که آن موضوع را معرفی می‌کند، مشخص کن.

بازی برای کودکان، از خوردن و آشامیدن هم شیرین‌تر و دوست‌داشتنی‌تر است.

کتاب‌ها هم شبیه انسان‌ها هستند. هر کتابی یک ظاهر بیرونی دارد، مثل جلد و عنوان، و یک دنیای درونی که همان محتوا و داستان آن است. بعضی کتاب‌ها جلدهای زیبا و چشمگیری دارند، اما وقتی آن‌ها را می‌خوانی، می‌بینی که محتوای چندان عمیقی ندارند. در مقابل، کتاب‌هایی هم هستند که شاید در نگاه اول ساده و معمولی به نظر برسند، اما وقتی شروع به خواندنشان می‌کنی، با گنجینه‌ای از دانش و احساس روبرو می‌شوی.

انسان‌ها نیز دقیقاً همین‌گونه‌اند. برخی ظاهری آراسته و جذاب دارند، اما در باطن چیز خاصی برای ارائه ندارند. برخی دیگر ممکن است ظاهر ساده‌ای داشته باشند، اما وقتی با آن‌ها آشنا می‌شوی، درمی‌یابی که شخصیت‌هایی عمیق، خردمند و دوست‌داشتنی هستند.

پس هیچ‌گاه یک کتاب را از روی جلدش قضاوت نکن، همان‌طور که یک انسان را تنها از روی ظاهرش ارزیابی نمی‌کنی. ارزش واقعی هر دو، در محتوا و درونشان نهفته است.

جواب صفحه 73 درس ششم نگارش هفتم

تیم والیبال کلاس ما

تیم والیبال کلاس ما از بهترین‌ها در مدرسه است. این ورزش در کشور ما از جایگاه بالایی در آسیا برخوردار است. بازیکنان تیم ما اغلب قدبلند هستند و هر هفته با هم تمرین و بازی می‌کنند. روحیه همکاری و دوستی میان ما بسیار قوی است؛ مانند برادران هستیم و در زمین بازی از یکدیگر حمایت می‌کنیم. از ویژگی‌های بارز تیم ما، فداکاری و تلاش گروهی است که باعث شده در میان تیم‌های مدرسه نمونه باشیم. به عقیده ما، پیروزی فقط بردنتیم مقابل نیست، بلکه رعایت اخلاق ورزشی و احترام به دیگران اهمیت بیشتری دارد. امیدواریم امسال هم مانند سال گذشته، در مسابقات بین‌المدارس مقام اول را کسب کنیم.

صدای زنگ آخر

با به صدا درآمدن زنگ آخر مدرسه، دانش‌آموزان با انرژی و شوق فراوان راهی خانه می‌شوند. به محض شنیدن این صدا، همه وسایل خود را جمع می‌کنند. بعضی از بچه‌ها که برنامه ورزشی دارند، برای تعویض لباس به کلاس می‌روند و سپس به سرعت به سمت حیاط و در خروجی مدرسه حرکت می‌کنند. بسیاری از آنها از شنیدن صدای زنگ آخر خوشحال می‌شوند؛ برخی برای دیدن پدر و مادرشان ذوق دارند و بعضی دیگر برای رسیدن به خانه و انجام تکالیف خود شوق و اشتیاق نشان می‌دهند.

جواب نتیجه برسی و داوری صفحه 74 درس 6 نگارش هفتم

نوشته‌های همکلاسی‌هایتان را که در کلاس خوانده می‌شود، با توجه به نکات زیر ارزیابی و تحلیل کنید.

بررسی و ارزیابی نوشتهٔ دوست من:

– نوشته دارای جملهٔ اصلی، موضوع و جملات کامل و مرتبط است.
– پیش‌نویس دارد و با دقت آماده شده است.
– نشانه‌گذاری و علائم نگارشی به درستی رعایت شده است.
– به اصول درست‌نویسی توجه شده است.
– هیچ غلط املایی در متن مشاهده نمی‌شود.
– نوشته روان، گویا و به راحتی خوانده می‌شود.
– حاشیه‌گذاری صفحات به شکل مناسب انجام شده است.

حالا تو هم نوشتهٔ دوستت را با این معیارها بررسی کن تا بتوانی پاسخ بخش “نتیجه بررسی و داوری” صفحهٔ ۷۴ کتاب نگارش هفتم را بنویسی.

جواب درست نویسی صفحه 75 نگارش هفتم

دوچرخه سواری در روزهای زیبای اردیبهشت، واقعاً لذتبخش بود. انگار دوچرخه هم از این هوا خوشش آمده بود و راحتتر و نرمتر حرکت میکرد.

گل را از شاخه میچیدم و عطرش را استشمام میکردم؛ اما این بار برخلاف همیشه، بوی آن حالِ خوبی به من نمیداد.

باز آفرینی ضرب المثل صفحه ۷۶ نگارش هفتم

در روزگاران قدیم، جوانی در یک روستا زندگی می‌کرد که اخلاق درستی نداشت و دزدی می‌کرد. او با این کار به دیگران آسیب می‌رساند، اما با وجود تمام دزدی‌ها، زندگی خوبی نداشت. نه خانه‌ای مناسب داشت و نه غذای کافی، و همیشه در فقر و بدهکاری به سر می‌برد.

یک روز، او یک کیسه پر از سکه‌های طلا دزدید و از دست سربازان فرار کرد. پس از دویدن زیاد، در گوشه‌ای خلوت ایستاد تا نفس‌نفس بزند و دوباره فرار کند. وقتی دست در جیبش کرد تا از وجود کیسه مطمئن شود، با تعجب دید که کیسه ناپدید شده است. پیرمردی که شاهد ماجرا بود، به او گفت: «ای جوان، بار کج به منزل نمی‌رسد.»

—

در گذشته، جوان دیگری بود که پدرش فردی درستکار بود، اما خود او فریبکار بود. او از مردم پول قرض می‌گرفت و قول می‌داد آن را پس بدهد، اما هیچ قصدی برای بازپرداخت نداشت. مردم به خاطر درستکاری پدرش به او اعتماد می‌کردند و پول قرض می‌دادند. پدرش همیشه او را نصیحت می‌کرد، اما جوان به حرف‌هایش گوش نمی‌داد.

یک روز، دزدی به خانه‌اش رفت و تمام پول‌هایش را دزدید. جوان فریاد می‌زد: «پول‌هایم کجاست؟» و اینگونه فریبکاری او برملا شد. پدرش به او گفت: «همان‌طور که گفتم، بار کج به منزل نمی‌رسد.» جوان تازه به اشتباه خود پی برد، اما دیگر کار از کار گذشته بود.

—

در روایت دیگری از این ضرب‌المثل، جوانی بازیگوش در روستایی زندگی می‌کرد که دزدی می‌کرد و به دیگران آسیب می‌رساند. با این حال، با وجود تمام کارهای نادرستش، زندگی خوبی نداشت و همیشه در فقر و بدهکاری بود. یک روز، او یک کیسه پر از سکه دزدید و از دست سربازان گریخت. پس از دویدن زیاد، در گوشه‌ای ایستاد تا استراحت کند. وقتی دست در جیبش کرد، متوجه شد کیسه سکه‌ها نیست. پیرمردی که شاهد این صحنه بود، به او گفت: «ای جوان، بار کج به منزل نمی‌رسد.»