در این بخش از کتاب تفکر و پژوهش، با موضوع “گذشت” آشنا میشویم. گذشت یعنی اینکه اگر کسی در حق ما اشتباهی کرد یا باعث ناراحتیمان شد، بتوانیم او را ببخشیم و کینهای در دل نگه نداریم.
گذشت کردن کار آسانی نیست، اما فواید بسیار زیادی دارد. وقتی ما کسی را میبخشیم، در واقع اولین نفری که آرامش پیدا میکند، خودمان هستیم. گذشت باعث میشود بار سنگین غم و خشم را از دلمان برداریم و احساس سبکی و آزادی کنیم. همچنین روابط ما با دیگران محکمتر و صمیمیتر میشود.
در مقابل، اگر گذشت نداشته باشیم و مدام دیگران را به خاطر اشتباهاتشان سرزنش کنیم، تنها نتیجه آن، این است که هم خودمان و هم اطرافیانمان همیشه در حال جنگ و بحث هستند و هیچکس آرامش ندارد.
پس سعی کنیم در زندگی، گذشت را تمرین کنیم. این کار نشاندهنده قدرت روحی و بزرگی ماست. گذشت مانند چراغی است که تاریکی کینه را از قلبمان پاک میکند و راه را برای دوستیهای زیباتر روشن میسازد.

**عنوان درس:** کیمیاگر
**موضوع:** پاسخ تمرینها
**پایه:** ششم دبستان
در این بخش، پاسخهای مربوط به تمرینهای درس «کیمیاگر» را بررسی میکنیم. هدف این است که با کمک این پاسخها، بهتر متوجه شوید که چطور میتوانید به سوالات پاسخ دهید و مفاهیم اصلی درس را درک کنید.
هر فعالیت در این درس، هدف خاصی دارد و به شما کمک میکند تا با موضوعات مختلف آشنا شوید. در ادامه، پاسخ هر یک از این فعالیتها را به زبانی ساده و گام به گام مرور میکنیم.
اگر در حین مطالعه، سوالی برایتان پیش آمد، نگران نباشید. طبیعی است که گاهی بعضی قسمتها نیاز به توضیح بیشتری دارند. با دقت خواندن و تمرین کردن، به تدریج بر مطالب مسلط خواهید شد.
امیدواریم این پاسخها کمکی مفید برای یادگیری بهتر شما باشند.
جواب سوالات کیمیاگر گذشت تفکر ششم
انتخاب آسان صفحه:
**پاسخ سوالات درس کیمیاگر (تفکر و پژوهش ششم)**
* **پاسخ بخش «گفتوگو کنید» صفحات ۱۰۱ و ۱۰۲:**
در این بخش باید با دوستان خود در کلاس درباره این موضوعات صحبت کنید. سوالاتی مانند اینکه چرا کیمیاگر به دنبال طلا بود و چه چیزهای باارزش دیگری در زندگی وجود دارد، مطرح میشود. نظر خود را صادقانه بیان کنید و به صحبتهای بقیه هم با دقت گوش دهید. نتیجه این گفتوگو این است که گاهی چیزهای ساده و پیش پاافتاده، مانند یک دوست خوب یا یک خانواده مهربان، از طلا هم باارزشتر هستند.
* **پاسخ «فعالیت در خانه» صفحه ۱۰۲:**
در این فعالیت از شما خواسته شده که درباره یک آرزوی شخصی فکر کنید. باید بنویسید که برای رسیدن به این آرزو چه مراحلی را باید طی کنید و چه چیزهایی ممکن است مانع شما شود. سپس راههای غلبه بر این مشکلات را پیدا کنید. این فعالیت به شما کمک میکند برای هدفهای خود برنامهریزی کنید.
* **پاسخ بخش «خودارزیابی» صفحات ۱۰۳ و ۱۰۴:**
این بخش برای آن است که خودتان را محک بزنید. سوالاتی درباره مفهوم اصلی درس، مانند معنی واقعی “گنج” و “کیمیاگری” در زندگی، از شما پرسیده میشود. باید با توجه به آنچه از درس فهمیدهاید، به این سوالات پاسخ دهید. پاسخهای شما نشان میدهد که چقدر مفهوم درس را درک کردهاید.
جواب گفت و گو کنید صفحه 101 و 102 درس پرواز کن تفکر و پژوهش ششم
بعد از تماشای فیلم «کیمیاگر»، چند دقیقه در سکوت به آن فکر کنید. سپس دربارهٔ این پرسشها با هم گفتوگو کنید.
🔸 پیدا کردن صندوق چه تأثیری در زندگی کشاورز گذاشت؟
پاسخ: او را به سمت کیمیاگری کشاند. کمکم طمع در وجودش ریشه دواند و باعث شد همهٔ زندگیاش را صرف ساختن طلا کند. در پایان، حتی خودش نیز نابود شد.
🔸 به نظر شما چرا کتاب را درون صندوقی، زیر خاک پنهان کرده بودند؟
پاسخ: چون در آن کتاب، راز کیمیاگری و روش ساخت طلا نوشته شده بود. اگر این کتاب به دست افراد طمعکار میافتاد، ممکن بود زندگی خودشان و دیگران را نابود کنند.
🔸 کشاورز قبل از انداختن سازش در آتش چه احساسی داشت؟ چرا اینطور فکر میکنید؟
پاسخ: او سازش را دوست داشت و به یاد روزهایی افتاد که با ساز و زندگی سادهاش شاد بود. اما طمع، چشمهایش را کور کرده بود و در نهایت حتی سازش را هم در آتش انداخت.
🔸 تعریف شما از طمع و قناعت چیست؟ با مثال توضیح دهید.
پاسخ: طمع یعنی حریص بودن و همیشه بیشتر خواستن؛ مثل طمع به مال دنیا. اما قناعت یعنی به آنچه داری راضی بودن؛ مثل قناعت کردن در خرج پول.
حضرت علی(ع) میفرمایند: خوشبختترین زندگی را کسی دارد که خداوند متعال نعمت قناعت را به او عنایت کرده است.
این دو کلمه در مقابل هم به کار میروند.
🔸 آیا دنبال کردن آرزوها خوب است یا بد؟ چرا؟
پاسخ: دنبال کردن آرزوها کار خوبی است، به شرطی که این آرزوها منطقی و درست باشند و انسان را به خوشبختی برسانند. آرزو داشتن به زندگی امید میبخشد و آدمی را برای تلاش بیشتر برمیانگیزد.
جواب فعالیت در خانه صفحه 102 تفکر و پژوهش ششم
در داستانهای قدیمی آمده است که روزی ملانصرالدین به مهمانی دعوت شد. وقتی به آنجا رسید، دید همه با لباسهای بسیار زیبا و فاخر آمدهاند، اما او لباس سادهای به تن داشت. صاحبخانه و دیگر مهمانان به او بیاعتنایی کردند و کسی با او گرم نگرفت. ملانصرالدین بدون این که چیزی بگوید، از مجلس بیرون رفت و به خانه برگشت.
در خانه، بهترین لباسش را پوشید و دوباره به مهمانی بازگشت. این بار، همه به استقبالش آمدند و با احترام بسیار به پیشوازش دویدند. او را به بهترین جای مجلس نشاندند و انواع غذاهای لذیذ را پیش او گذاشتند.
ملانصرالدین، به جای خوردن غذا، شروع کرد به مالیدن آستین لباسش به غذاها! همه حیرتزده شدند و پرسیدند: «ملا، چه کار میکنی؟!»
او در جواب گفت: «من دارم با این لباس مهماننوازتان صحبت میکنم! چون این لباس است که شما به آن احترام گذاشتید و مرا به خاطر آن به جایگاه خوب نشاندید، نه خود مرا.»

شنیدهام تاجری بود که صد و پنجاه شتر با بار داشت و چهل خدمتکار که از شهری به شهر دیگر برای کار خرید و فروش سفر میکرد. شبی در جزیره کیش مرا به مغازه خود دعوت کرد.
پیش او رفتم و دیدم از اول شب تا صبح، آرامش ندارد. مدام نگران بود و با بیقراری میگفت: یکی از شریکهایم در ترکستان است و کالاهایم در هندوستان، و این کاروان در فلان منطقه است و آن مال در گرو چنین کالایی است و فلان شخص هم ضامن وام من شده. در این فکرم که به اسکندریه بروم که هوای خوبی دارد، اما دریای مدیترانه هم گاهی طوفانی میشود.
بعد گفت: ای سعدی! یک سفر دیگر در پیش دارم و اگر آن را انجام دهم، بعدش دیگر سفر نمیکنم و بقیه عمر را در خانه مینشینم. پرسیدم: چه سفری است که بعد از آن کناره میگیری؟
گفت: میخواهم گوگرد ایران را به چین ببرم، چون شنیدهام آنجا قیمت خوبی دارد. بعد از چین، ظروف چینی میخرم و به روم میبرم. در روم پارچههای ابریشمی میخرم و به هند میفرستم. از هند فولاد هندی میخرم و به حلب میبرم. در حلب هم شیشه و آینه میخرم و به یمن میفرستم. از یمن هم پارچههای یمنی میخرم و به ایران بازمیگردانم.
بعد از این، دیگر خرید و فروش را کنار میگذارم و در دکانم مینشینم. آنقدر از این برنامههای بلندپروازانه گفت که خودش خسته شد. بعد به من گفت: سعدی، تو هم چیزی بگو، از چیزهایی که دیده یا شنیدهای.
سعدی گفت: آیا آن حکایت را شنیدهای که در سرزمین غور، بازرگانی از پشت مرکب خود به زمین افتاد و کسی به او گفت: چشم طمعکار و دنیاپرست را تنها دو چیز سیراب میکند؛ یکی قناعت و دیگری خاک گور یا مرگ.
جواب خودارزیابی صفحه 103 و 104 تفکر و پژوهش ششم ابتدایی
در درسهای پیشین تفکر و پژوهش، چیزهای مهمی یاد گرفتیم که عبارتاند از:
۱. هرگز مغرور نشویم و در عین حال به تواناییهای خود آگاه باشیم.
۲. فریب و نیرنگ دیگران را نخوریم و پیش از تصمیمگیری، جوانب مختلف هر موضوع را به خوبی بررسی کنیم.
۳. زندگی را از نگاه دیگران ببینیم و از قضاوت عجولانه پرهیز کنیم.
۴. هویت و شخصیت خود را فراموش نکنیم.
۵. به استعدادها و تواناییهای خود آگاه باشیم و با اراده و پشتکار عمل کنیم.
با توجه به عملکرد خود در فعالیتهای جلسات گذشته، جدول زیر را تکمیل کنید.
پاسخ: پر کردن این جدول به عهده دانشآموز است. گزینههای جدول را با دقت بخوانید و بر اساس عملکرد خود، گزینه مناسب را انتخاب کنید.
با مرور نوشتههای خود در صفحات قبلی کتاب، جدول زیر را کامل کنید.
پاسخ: این قسمت نیز باید توسط دانشآموز و بر اساس یادداشتهای قبلی او تکمیل شود.
| نکات مثبت درباره نوشته های من | نکات منفی درباره نوشته های من | وارد دوست داشتنی درباره نوشته های من |
| خوش خط، مرتب و منظم بودن و با تمرکز و فکر کردن نوشتن | قدری عجله در نوشتن بعضی از فعالیت ها | همزمان با یادگیری چیز های جدید از درس ها، نوشته هایم کامل تر و بهتر می شوند. |
