در این نوشته به بررسی چیستی هوش عاطفی یا هوش هیجانی (EQ) میپردازیم. سپس درباره راههای تقویت آن و نقش مهمی که در موفقیت ما ایفا میکند، صحبت خواهیم کرد.
زمانی که مفهوم هوش عاطفی برای نخستین بار مطرح شد، به دلیل تأثیر چشمگیر آن در رسیدن به موفقیت، آن را «قطعه گمشده پازل پیشرفت» نامیدند!
در زمینه عملکرد نیز باید گفت: فردی که هوش عاطفی بالایی دارد، در ۷۰ درصد مواقع، بهتر از کسانی عمل میکند که تنها از ضریب هوشی (IQ) بالا برخوردارند. این موضوع باعث شد تا نقش IQ به عنوان تنها عامل موفقیت، زیر سؤال برود و اهمیت هوش هیجانی بیش از پیش آشکار شود.
EQ یا EI چیست؟
Emotional intelligence (EI or EQ) هوش هیجانی توانایی شناسایی و تنظیم عواطف خود و درک احساسات دیگران است. EQ بالا به شما در ایجاد روابط، کاهش استرس تیم، خنثی کردن تعارض و بهبود رضایت شغلی کمک می کند. در نهایت، EQ بالا به معنای داشتن پتانسیل افزایش بهره وری تیم و حفظ کارکنان است. به همین دلیل است که وقتی نوبت به استخدام نقشهای مدیریتی میرسد، کارفرمایان به دنبال استخدام و ارتقای نامزدهایی با «EQ» (ضریب عاطفی) بالا هستند – نه IQ (ضریب هوش) بالاتر.
اینکه چگونه احساسات خود را خوب کنترل می کنیم می تواند مستقیماً بر نحوه مدیریت خود و روابطمان تأثیر بگذارد. این هوش هیجانی به ما کمک می کند تا در عین حال که احساسات خود را برای حل مشکلات درگیر می کنیم، خلاقانه تحلیل و فکر کنیم.
EQ برای همه کسانی که می خواهند برای شغل آماده باشند مهم است. با توجه به کارهای دانیل گولمن، در زیر پنج رکن هوش هیجانی و اینکه چگونه به شما در نیروی کار برتری می دهند، آورده شده است.
EQ هوش هیجانی در محیط کار چیست؟
هوش هیجانی (EI یا EQ) از سه جزء اصلی تشکیل شده است:
- شناسایی دقیق احساسات خود و دیگران.
- مدیریت احساسات، که شامل کنترل احساسات و توانایی تأثیرگذاری بر احساسات دیگران است (مانند آرام کردن آنها یا شاد کردن آنها).
- استفاده از احساسات و به کارگیری آنها در کارهایی مانند تفکر و حل مسئله.
کارکنانی که این توانایی ها را دارند عموماً هوش هیجانی بالاتری دارند. و کسانی که هوش هیجانی بالاتری دارند در کار موفقتر هستند زیرا بهتر میتوانند:
- مشکلات را حل کنند
- تحت فشار خودشان را آرام نگه دارند
- تعارضات را بهتر حل کنند
- به انتقادات سازنده گوش میدهند، تأمل میکنند و پاسخ میدهند
در واقع، یک نظرسنجی نشان داد که هوش هیجانی قویترین پیشبینیکننده عملکرد بالا است، به طوری که 90 درصد از افراد برتر از نظر هوش هیجانی رتبه بالایی دارند.
پیشنهاد تست: برای مشخص شدن ابعاد هوش هیجانی خود می توانید از تست هوش هیجانی ندابلاگ استفاده کنید.
افزایش EQ چه نقشی در موفقیت ما دارد؟
سالها تحقیق در مورد EQ نشان داد که EQ عامل مهمی برای تشخیص و تمایز قائل شدن بین افراد با عملکرد بسیار خوب از دیگران محسوب میشود. افزایش EQ تاثیرزیادی بر موفقیت شما خواهد داشت. EQ در درون همه ما وجود دارد و تا حدی نامشهود است. هوش عاطفی بر نحوه مدیریت رفتار ما تأثیر میگذارد، رهگشای مشکلات اجتماعی است، و باعث تصمیمگیریهای شخصیای میشود که نتایج مثبتی به همراه دارند. هوش عاطفی از چهار مهارت اصلی تشکیلشده که در دو نوع توانایی مختلف به نامهای توانایی شخصی و توانایی اجتماعی دستهبندیشدهاند.
استفاده از هوش هیجانی در محل کار می تواند به شما کمک کند تا کارمندی سازنده تر و موثرتر باشید و شما را به موفقیت های حرفه ای بزرگ تری سوق دهد.
روش افزایش EQ چیست؟
توانایی شخصی
توانایی فردی به مهارتهایی گفته میشود که شامل شناخت از خود و مدیریت رفتارها و احساسات شخص است. این توانایی بیشتر به خود فرد مربوط میشود و نه به ارتباطش با دیگران. به بیان دیگر، توانایی فردی یعنی اینکه شما احساسات خود را به خوبی بشناسید و بتوانید رفتارها و خواستههایتان را کنترل کنید.
خودآگاهی:
یعنی بتوانید احساسات خود را به درستی تشخیص دهید و در لحظهای که این احساسات به وجود میآیند، از وجودشان آگاه باشید.
خودمدیریتی:
یعنی از این آگاهی درباره احساسات خود استفاده کنید تا بتوانید انعطافپذیر بمانید و رفتارهایتان را به شکلی درست و سازنده هدایت کنید.
توانایی اجتماعی
مهارت اجتماعی بهتوانایی شما در برقراری ارتباط با دیگران، شناخت احساسات و رفتارهای آنها و همچنین مدیریت روابطتان اشاره دارد. این مهارت کمک میکند تا حالتهای روحی، انگیزهها و عواطف اطرافیان را بهتر درک کنید و واکنش مناسبی نشان دهید. در نتیجه، میتوانید ارتباطات خود را تقویت کرده و روابط بهتری با دیگران بسازید.
آگاهی اجتماعی
این مهارت به شما کمک میکند تا احساسات دیگران را به خوبی درک کنید و بفهمید که در هر موقعیتی چه اتفاقی در حال رخ دادن است. همچنین، مدیریت روابط به این معناست که شما میتوانید از شناخت خود و دیگران استفاده کنید تا روابطی سازنده و موفق داشته باشید.
پیشنهاد دوره: برای تقویت این مهارت، شرکت در دوره هوش هیجانی بهترین گزینه است. برای دریافت اطلاعات بیشتر کلیک کنید.
تفاوت EQ و IQ و شخصیت
EQ و IQ و شخصیت سه موضوع کاملاً متفاوت هستند.
EQ بر عناصر اساسی و بنیادی رفتارهای انسان تأثیر میگذارد که مقولهای جدا و متمایز از هوش است. هیچگونه رابطه مشخص و شناختهشدهای بین IQ و EQ وجود ندارد. شما نمیتوانید فقط بر این اساس که فردی باهوش است، EQ او را بسنجید.
هوش توانایی شما در یادگیری است. و هوش شما چه زمانی که 15 ساله هستید و چه زمانی که 50 سال دارید یکسان است و تغییر نمیکند. برعکس آن، EQ مجموعهای انعطافپذیر از مهارتهاست. که میتوان با تمرین کردن آنها را بهدست آورده و بهبود بخشید. اگرچه بهطور طبیعی بعضی افراد نسبت به دیگران EQ بیشتری دارند. اما حتی درصورتیکه در هنگام تولد EQ بالایی هم نداشته باشید میتوانید آن را رشد داده و بهبود دهید و با تمرینهای مداوم به EQ بالایی دستیابید.
شخصیت آخرین قطعه این پازل است.
در واقع، شخصیت هر فرد نشاندهنده ویژگیهای پایدار و ثابتی است که او را از دیگران متمایز میکند. هر کسی شخصیت خاص خود را دارد و این تفاوتها ناشی از ترجیحات و گرایشهای متفاوت انسانهاست؛ مثلاً بعضی افراد درونگرا و بعضی دیگر برونگرا هستند. اما باید توجه داشت که شخصیت، مانند هوش شناختی (IQ)، برای پیشبینی هوش هیجانی (EQ) به کار نمیرود. شخصیت هم مانند IQ در طول زندگی فرد تقریباً ثابت میماند و تغییر چندانی نمیکند. در نهایت، هر یک از این سه مفهوم یعنی IQ، EQ و شخصیت، جنبههای مختلفی از وجود انسان را توصیف میکنند و با هم هویت و ویژگیهای منحصربهفرد یک فرد را شکل میدهند.
EQ میتوان عملکرد افراد را پیشبینی کند
افزایش EQ تا چه حد بر موفقیتهای شخصی شما تأثیر دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید گفت: خیلی زیاد!
EQ روشی بسیار مفید و قدرتمند است تا بتوانید تمام انرژی و حواس خود را در یک مسیر متمرکز کرده و به نتیجه های فوقالعاده دستیابید. در یک بررسی EQ همراه با 33 مهارت مهم دیگر در محیط کاری بررسی شد. نتایج نشان داد که EQ بهترین و قویترین پیشبینی کنندهی عملکرد افراد است که در 58% از مواقع در تمام انواع شغلهای موجود موفق بوده است.
EQ شما پایه و اساس مهارتهای اصلی شماست. تقریباً بر تمام کارهایی که در طول روز انجام میدهید و حرفهایی که میزنید تأثیر میگذارد.
در بررسیهای انجامگرفته در محیطهای کاری، مشخص شد که 90% کسانی که عملکرد بسیار خوبی دارند از EQ بالایی نیز برخوردار هستند. و تنها 20 درصد از کسانی که عملکرد ضعیفی هستند دارای EQ بالا میباشند. شما بدون داشتن EQ بالا نیز میتوانید عملکرد بسیار خوبی داشته باشید. اما احتمال وقوع آن بسیارکم است.
طبیعتاً افرادی که از EQ بالایی برخوردار هستند درآمد بیشتری نیز بهدست میآورند. درآمد سالانه آنها از کسانی که EQ پایینی دارند بیشتر است. این یافتهها در مورد تمام افرادی شاغل در صنایع، در تمام سطوح، و در هر منطقهای از جهان که هستند صادق است. ما هنوز نتوانستهایم شغلی پیداکنیم که در آن عملکرد کاری و درآمد رابطه مستقیمی باEQ نداشته باشند.
پیشنهاد میکنیم در تست های روانشناسی ما شرکت کنید
راهکارهای افزایش EQ
ارتباط بین احساسات و منطق در مغز ما شکل میگیرد. جریان هوش عاطفی از نخاع شروع میشود و اطلاعات حسی ابتدا به این ناحیه وارد شده و سپس به قسمت جلویی مغز میروند. این فرایند حتی پیش از آنکه بتوانیم تجربیات خود را به شکل منطقی تحلیل کنیم، اتفاق میافتد. البته این سیگنالهای حسی باید ابتدا از مراکزی عبور کنند که احساسات در آنجا پردازش و تولید میشوند. به همین دلیل، ما حتی قبل از درگیر شدن بخش منطقی ذهن، نوعی واکنش احساسی از خود نشان میدهیم. برای تقویت هوش عاطفی، لازم است ارتباط درستی بین بخشهای منطقی و احساسی مغز برقرار شود.
وقتی شما با تمرین مداوم، رفتارهای جدید مرتبط با هوش عاطفی را در خود پرورش میدهید، مغز شما به تدریج مسیرهای عصبی جدیدی ایجاد میکند تا این رفتارها را به عادتهای روزمره تبدیل کند. پس از مدتی، شما به صورت خودکار و بدون نیاز به فکر کردن، از هوش عاطفی خود در برخورد با محیط استفاده میکنید. با قویتر شدن مغز برای پذیرش رفتارهای تازه، ارتباطهای مربوط به عادتهای قدیمی و ناسالم به تدریج ضعیف شده و از بین میروند.
اگر میخواهید بیشتر در این زمینه بدانید، به صفحهی آموزش درون سازمانی ندابلاگ سر بزنید.
همچنین میتوانید با ما در تماس باشید.
