به نقل از اقتصادآنلاین، زن جوانی که هویت خود را مخفی نگه می‌دارد، روایت می‌کند که چگونه با وعده همکاری و عقد قرارداد به خانه پژمان جمشیدی دعوت شد. به گفته وی، جمشیدی پس از انتقال او به یک خانه دیگر، در را قفل کرده، اقدام به مصرف مواد مخدر نموده و دود آن را به صورت او فوت کرده است. این شاکی: «دست‌بند زد و سپس با من رابطه جنسی اجباری برقرار کرد. من در آن لحظه کاملاً فلج و درمانده شده بودم.»

بلافاصله پس از فرار از محل حادثه، با کمک اهالی محل، همان شب به پزشکی قانونی انتقال یافته و آزمایش‌های لازم انجام شد. به گفته شاکی و مادرش، گزارش اولیه پزشکی قانونی، وقوع تجاوز را تأیید کرد. پس از ثبت شکایت رسمی، دادگاه برای دومین بار از پزشکی قانونی استعلام کرد و این بار نیز تست دی‌ان‌ای از پژمان جمشیدی گرفته شد که طبق اعلام شاکی، با آزمایش قبلی تطابق داشت و نتیجه، بار دیگر مثبت اعلام شد.

این پرونده در طول شش ماه گذشته با چالش‌های متعددی روبرو بوده است. شاکی مدعی است بارها از سوی فرد متهم و اطرافیانش، حتی تا هفته گذشته که جمشیدی بازداشت شده بود، با پیشنهادهای مالی میلیاردی برای انصراف از شکایت مواجه شده اما همه آنها را رد کرده است. او می‌گوید: «حتی وکلایش هم ما را تحت فشار گذاشتند.»

مادر شاکی نیز از فشارهای روانی و اجتماعی سخن می‌گوید و از افرادی گلایه دارد که با گفتن جملاتی مانند «تقصیر خودت است» یا «پژمان جمشیدی حق داشته» قصد منصرف کردن آنها را داشتند. او همچنین به ادعای عجیب جمشیدی در دادگاه اشاره می‌کند که مدعی شده بود با دخترش «صیغه محرمیت» خوانده است. مادر شاکی ادامه می‌دهد: «قاضی همانجا از او خواست خطبه را بخواند و او نتوانست، دروغش آشکار شد.»

با وجود صدور قرار بازداشت برای متهم، آزادی سریع او با وثیقه سنگین پس از ارسال پرونده به دادگاه تجدیدنظر، موجب تعجب و ناراحتی شاکی و خانواده‌اش شده است. آنها این سوال را مطرح می‌کنند که آیا پرونده تمام مردم با این سرعت رسیدگی می‌شود؟

این پرونده که اکنون در دادگاه تجدیدنظر استان تهران در جریان است، توجه گسترده‌ای را به خود جلب کرده و انتظار می‌رود رأی نهایی به زودی صادر شود.