فیلم «ابلق» به کارگردانی نرگس آبیار، داستان زنی به نام راحله را روایت میکند که در محلهای فقیرنشین به نام زورآباد زندگی میکند. او با همسرش علی و دختر خردسالش زندگی سادهای دارد. راحله در این محله با جلال، مردی بانفوذ و صاحبکار همسرش، مواجه میشود که به او علاقهمند شده و قصد سوءاستفاده دارد.
جلال با استفاده از قدرت و نفوذ خود، سعی میکند راحله را تحت فشار قرار دهد. راحله ابتدا تلاش میکند این موضوع را نادیده بگیرد، اما با افزایش فشارها، تصمیم میگیرد حقیقت را به همسرش علی بگوید. علی که ابتدا باور نمیکند، پس از مواجهه با شواهد، با جلال درگیر میشود.
در نهایت، راحله و علی تصمیم میگیرند از محله زورآباد نقل مکان کنند تا از فشارها و تهدیدهای جلال دور شوند. این تصمیم نشاندهنده تسلیم آنها در برابر شرایط و عدم توانایی در مقابله مستقیم با ظلم است.
فیلم «ابلق» با پرداختن به موضوع آزار جنسی و فشارهای اجتماعی، تلاش میکند تصویری از وضعیت زنان در جوامع سنتی و محدودیتهای آنها ارائه دهد.